یک کلمه (Yek Kalameh (One Word
رساله ای به زبان فارسی در فلسفه، حقوق و تطبیق شریعت و مشروطیت از سرتیپ میرزا یوسف خان مستشارالدوله تبریزی (تبریز 1239 ق/1823- تهران 1313 ق/ 1895)، دیپلمات و متجدد و مدافع خستگی ناپذیر قانون خواهی ایرانی در دوره ناصرالدین شاه قاجار*.
میرزا یوسف در عنفوان جوانی مدتی در کنسولگری انگلیس کارکرد و سپس به استخدام وزارت امورخارجه ایران درآمد. طی سه دهه خدمات دولتی در سمتهای دیپلماتیک در شهرهای حاجی طرخان، مسکو، سنت پطرزبورگ، تفلیس، پاریس و بمبئی و سمت مستشاری و معاونت در وزارت عدلیه و کارگزاری در خراسان و تبریز زندگی پر تلاطمی را گذراند. چندبار مغضوب و از کار برکنار و اموالش غارت شد. در 1299 درست در همان زمانی که برای بار دوم مستشار وزارت عدلیه و به لقب مستشار الدوله مفتخر شد، به اتهام نگارش مقالاتی انتقادی علیه دولت در روزنامه اختر* از کار برکنار شد. کتک سختی خورد، خانهاش غارت و خودش برای چندماه زندانی شد. عاقبت در 1309ق از کارگزاری مهام خارجه آذربایجان برکنار شد ، به تهران آمد و دو سال بعد درگذشت.
مستشارالدوله صاحب 12 تألیف است، عمدتاً در زمینه علمی و مهندسی، اما رساله یک کلمه ی او از شهرتی بیشتر برخوردار شد، و در زمان حیاتش موجب دردسرهای فراوانی نیز برای او گردید. نگارش کتاب در1287 ق، در پاریس، زمانی که مستشارالدوله به سمت کاردار در آنجا بود به اتمام رسید. یک کلمه اقتباسی است از اعلامیه حقوق بشر و شهروندی که در مقدمه قانون اساسی فرانسه آمده است. در این کتاب مستشارالدوله میکوشد تا اصول این اعلامیه را با مبانی حقوق اسلام تطبیق دهد و به صورتی مدرن عرضه کند. این رساله به قصد سازگاری «شریعت» و «مشروطیت» نوشته شده است و از این رو نخستین کتابی است در زمینهً حقوق شهروندی که یک روشنفکر ایرانی به رشته تحریر درآوده است.او نخستین کسی در ایران است که اراده ملت را منشاً قدرت دولت دانسته و از تفکیک قوا و برابری همهً اتباع کشور در برابر قانون سخن گفته است.
به نظر میرسد که مستشارالدوله در تدوین یک کلمه کوششهای میرزا ملکم خان* را دنبال کرده و رسالهای به تقلید دفتر قانون و دفتر تنظیمات او تدوین کرده است. ولی این شباهت ظاهری است. زیرا رسالههای ملکم در حقوق موضوعه هستند، در حالی که مستشارالدوله در یک کلمه به حقوق طبیعی و مبانی فلسفه حقوق نظر دارد. البته مستشار الدوله به ملکم ارادت دارد و در مدت اقامت خود در پاریس چهار بار برای دیدار ملکم به لندن سفر میکند.
از نامهای که مستشار الدوله در تاریخ 18 رجب 1284/17 نوامبر 1867، به میرزا فتحعلی آخوندزاده* نوشته چنین برمیآید که عنوان این رساله در آغاز روح الاسلام بوده است. احتمالاً میرزا یوسف خان قصد داشت با پیروی از روح القوانین منتسکیو کتابی در روح قوانین اسلام بنویسد. در وجه تسمیه نام کتاب مینویسد: "بنیان واصول نظم فرنگستان یک «کلمه» است و هر گونه ترقیات و خوبیها[که] در آن جا دیده میشود، نتیجه همین یک «کلمه» است»؛ و منظورش از آن کلمه «قانون» است.
مستشارالدوله براین باور است که تدوین مجموعههای قانونی نیازمند مبانی نظری ویژهای است که آن را «روح الاسلام» میخواند و در واقع قانون شرع تنها در صورتی میتواند به حقوق جدید تبدیل شود که با توجه به الزامات دوران جدید تاریخ ایران و با تکیه بر «روح» مبانی نظری جدیدی تدوین شده باشد. مستشار الدوله بر آن بود که اعلامیه حقوق بشر و شهروندی (1789) که در مقدمه قانون اساسی فرانسه آمده یکی از نخستین اسناد حاکمیت قانون در دوران جدید است و چنان که بتوان مطابقت اصول آن را با روح اسلام نشان داد میتوان حقوق جدید ایران را تدوین کرد.
اعلامیه حقوق بشر در 1789 به تصویب نمایندگان مجلس اصناف فرانسه رسید و مقدمه نخستین قانون اساسی فرانسه قرار گرفت. لیکن تا نیم قرن بعد قانون اساسی فرانسه و مقدمه آن هشت بار جرح و تعدیل شد. در 1825 به دنبال کودتای لوئی بناپارت(ناپلئون سوم)، به فرمان امپراتور قانون اساسی جدیدی برای فرانسه نوشته شد که باردیگر اعلامیه حقوق بشر 1789در مقدمه آن درج شد. هنگام اقامت مستشارالدوله در فرانسه این قانون اساسی لازم الاجرا بود، و مستشارالدوله هم همین متن را ترجمه واقتباس کرده است. او 17 اصل آن اعلامیه را در 19 فقره در رساله خود آورده است. اعلامیه حقوق بشر و شهروندی 1789بیشتر بر پایه دیدگاههای جان لاک، ژان ژاک روسو و ولتر تدوین شده است و بیشتر بر آزادی- به ویژه آزادیهای فردی- توجه دارد تا برابری بین شهروندان یک کشور.
مستشارالدوله درباره نقش قانون در پیشرفت اروپا مینویسد: علت پیشرفت فرنگستان در یک کلمه است. فراوردههای صنعتی جدید نتایج وضعی است که از آن کلمه ناشی شده است و نباید آنها را از شمار «مقدمات» وضع جدید فرنگستان دانست. دانشمندان اسلام به خطا به وصف «تاریخ و صنایع فرنگستان» بسنده میکنند و به بنیان و اصول آنها اشاره نمیکنند... قانون فرنگستان با شرع تفاوتهایی دارد، اقوال و آرای ضعیف در آن نیامده، به زبان عامه است، برای مصالح دنیا است، و قوانین عرفیه و عادیه را نیز در بر میگیرد. از مکاتبات مستشارالدوله به آخوندزاده چنین برمیآید که تصور میکرد یک کلمه، پس از انتشار، انقلاب و توفانی در ایران برپا خواهد کرد و موجب پیشرفت وترقی مادی و معنوی کشور خواهد گردید.
یک کلمه در 19 فقره تحریر شده و هریک از آنها به یکی از مفاهیم حقوقی مندرج در اعلامیه حقوق بشر اختصاص دارد. آن مفهوم را توضیح میدهد و با آوردن آیاتی از قرآن مجید و احادیثی نشان میدهد که آن مفهوم در روح قوانین اسلامی حضور دارد. او در این کتاب دو واژه «نمایندگی» و «مجلس» را وارد ادبیات سیاسی ایران میکند و از ترس قدرت شاه، با احتیاط اشاره هایی مبهم به اصل تفکیک قوا می کند که وی آن را «تفریق قدرت تشریع از قدرت تنفیذ» می نامد.
درخاتمه رسال یک کلمه، مستشارالدوله، نتیجه میگیرد که چون اعلامیة حقوق بشر با احکام الهی و آیات قرآن هماهنگ است، در معنا، «حقوق عامة مسلمانان، بل کُل جماعت متحدند» نیز هست. کتاب یک کلمه علاوه بر پاریس (287/1871) چند بار دیگر ، یکبار در سال 1324 ق/ 1906 با چاپ سنگی در تبریز و یک بار در ربیع الاول 1325 ق/ 1907 با چاپ حر وف سربی در مطبعه شاهنشاهی در تهران (و دوبار دیگر در دهه های 1360و 1380) به چاپ رسید و مورد استقبال آزادی خواهان و ترقی طلبان قرارگرفت، هرچند که متجددان تندرو، از جمله آخوندزاده، ایرادات زیادی بر آن وارد کرد و سعی مستشارالدوله برای سازش اعلامیه حقوق بشر با مبانی اسلامی را نکوهش کرد. رساله یک کلمه موجب دردسر شدید برای مولف آن شد. به دستور ناصرالدین شاه او را به زندان افکندند و شکنجه اش کردند و با رسالهً یک کلمه آن قدر بر سرش کوبیدند که نابینا شد. یک کلمه در تدوین قانون اساسی ایران، پس از پیروزی انقلاب مشروطیت (1906) نیز مؤثر بوده است.
مآخذ:
آجودانی، ماشاءالله. مشروطهی ایرانی. تهران: اختران، 1382.
آدمیت، فریدون، فکر آزادی و مقدمهً نهضت مشروطیت، تهران: سخن،1340
طباطبایی، جواد. تأملی درباره ایران، جلد دوم، نظریه حکومت قانون درایران، بخش دوم، مبانی نظریه مشروطه خواهی، تهران: ستوده، 1386.
مستشارالدوله، یوسف بن کاظم، یک کلمه و نامه، به کوشش محمد صادق فیض، تهران: صباح، 1382.
مستشارالدوله ، یک کلمه، به کوشش صادق سجادی، تهران: نشر تاریخ ایران،1362
مؤمنی، باقر، دین و دولت در عصر مشروطیت، سوئد: نشرباران، 1372